امروز پر انرژی شروع کردم و به خیالم با یه برنامه مهندسی شده قراره پرونده کل دروس امتحانی رو ببندم .
ولی بعد از مدتی کم کم تمایل به مطالعه داشت از بین میرفت...
دیگه به راحتی حواسپرتی های مختلف و جزئی غالب تمرکزم میشد . مطمعا بودم که یک علت خاصی داره اصطلاحا یه جای کار میلنگه ولی این لنگیدنه رو نمیدونستم از کجا ریشه میگیره که ریشه کنش کنم ، سعی کردم دست به یک سری کار های عجیب بزنم تاشاید مشکل رفع بشه . به همین خاطر اومدم محل مطالعه رو تغیر دادم ، مدتی استراحت کردم ، اتاق رو مرتب کردم ولی همه نگیم بیفایده ولی تاثیر چندانی نداشت.
حالا از زاویه دیگه به این مسئله نگاه بندازیم ، اولین درسی که شروع کردم به مطالعه ، درس مدار الکتریکی بود که باید مدام درحال نوشتن و تمرین کردن باشی تا مهارت کافی رو برای حل مسئله کسب کنی .
طبق روال همچین درس هایی که محاسباتی هستن ، بعضی مواقع به یکسری مباحث برمیخوری که هرچقدر تکرار و تمرین میکنی متوجه مفهوم نمیشی ، این مشکل میتونه به ضعیف بودن پایه درسی باشه یا کمکاری توضیحات جزوه ویا هرچیز دیگه ، در هرصورت مواجهه با همچین مسائل باعث میشه به شدت تمرکز آدم بهم بخوره و مدام احساس خستگی کنی . بعد از مدتی تصمیم میگیری که این مبحث و درس رو علامت بزنی برای بعد و رها کنی و بری سراغ درس بعدی و اینجاست که یه برنامه ریزی قوی و مهندسی شده ، میتونه کمکت کنه .
حالا میخوام اشتباهی که در برنامه ریزی امروزم داشتم رو خدمتتون به اشتراک بزارم : طبق ساعت های مشخص شده این روز رو به سه درس تخصصی دشوار و حل کردنی اختصاص دادم ، که پشت سرهم باید این ها مطالعه بشن. البته دلیل اغراق کردن داخل برنامه ام مربوط میشه به استرس نزدیک بودن امتحانات و نداشتن فرجه بین دروس به همین خاطر برنامه ای فشرده ریختم و عواقبش رو درنظر نگرفتم ، با این کار وقت بسیار زیادی از دست رفته.
هنوز اگر یکی از این درسها برای مدت کوتاهی داخل برنامه بود ، نتیجه بهتری رو به سرانجام میرسوندم. به هرحال تجربه ای شده که حتما بین دروس دشوار و حل کردنی باید دروس ساده و حفظی و لذت بخشی هم تنظیم کنیم تا حس و انگیزه به مطالعه مداوم لطمه نخوره. اگر یکی مثل من انقدر بدشانس بودی که همه واحد های انتخابی این ترمت تخصصی و محاسباتی بود ، ترجیحا میری سراغ کتاب های مختلف و متفرقه (کتاب کاغذی) بنظرم داستانی و ماجراجویانه نباشه بهتره ، چون ممکنه دچار کنجکاوی بشی و درسو رها کنی و ادامه به خواندن داستان بدی ، من خودم کتاب دیپ وورک رو ترجیح میدم ، چندین مرتبه دارم کتاب رو زیرو رو میکنم ولی باز هم برام تازگی داره...
خلاصه تو ایام فرجه امتحانی وقت تجربه کسب کردن نبود ولی دیگه کاریش نمیشه کرد ، در وبلاگ مینوسم که باشد به یادگار و اندرزی برای طالبان :)
خوشحال میشم این پایین نظرت رو به اشتراک بزاری ...
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.