پس از هفته ها با میانگین ساعت مطالعه 7h بلخره تکانش اتفاق افتاد!
تکانش همون لوکوموتیو درونی هست که وقتی به حرکت در میاد ، یه دیوار بتنی 20 سانتی هم مقابلش باشه ، نابودش میکنه و به مسیرش ادامه میده!
و همون لوکوموتیوی که قبل از تکانش موقع شروع حرکت یه سنگ 5 سانتی روی ریلش میتونست مانع حرکتش بشه!
اگر دوست داری بیشتر راجب تکانش اطلاع داشته باشی ، یه سر به کتاب اثر مرکب بزن / جدای از نقد های وارد به کتاب ولی خیلی موثر هست من قبل از شروع مطالعه برای کنکور این کتاب رو کامل مطالعه کردم همراه با نکته برداری !
نکته های این کتاب رو داخل یه دفتر زیبا با جلد چوبی که تصویر جلدش هم طرح کاشی کاری اسلیمی هست یادداشت کردم و همیشه همراهم هست ، و در انتهای همین دفتر دارم گزارش روزانه (ساعت بیداری / شروع / خواب / جمع مطالعه رو یادداشت میکنم)
بگذریم...
جدای از این ها خواستم در این پست از وبلاگ گزارش عملکردیمو که برگرفته از خوشحالی هست اعلام کنم : دیروز در بخش vip کتاب خانه ثبت نام کردم و راحت میتونم از صبح اول وقت تا شب آخر وقت 10:30 یک سره مطالعه کنم و دیروز 11 ساعت مطالعه داشتم این جهش بزرگی هست ، و اینکه ساعت شروع مطالعه روز بعد این پر کاری اصلا تغییری نکرد یعنی بدنم وفق داده شده به این حجم از مطالعه و انشالله این روتین رو تا روز کنکور یعنی دو ماه دیگه ادامه بدم .. به امید خدا نتایج خوبی در انتظارم خواهد بود!
به عینه پیشرفتم رو در درس مدار الکتریکی دارم میبینم فقط باید سریع تر تمومش کنم که برم سر درس الکترونیک و اینکه امتحانات پایان ترم دانشگاه هم شروع شده ، تنها دغدغه من درس کنترل خطی هست ، امیدوارم بتونم نمره قابل قبولی بگیرم چون ترم آخر هستم و شدیدا برای ارشد دارم میخونم!
بریم یکم مدار بازی کنیم .... :) فعلاٌ...