هر روز خدا ، در ژورنالت نقاط ضعف روز آتی رو بنویسی و مجدد فردا همون رو تکرار کنی و باز هم بنویسی و مجدداً فرداش تکرار کنی!
اگر این اسمش حلقه زمانی نیست پس چیه!
یه مقاومتی هست که از تغییر در آدما به سختی محافظت میکنه ، و این اجازه رو بهت نمیده که به راحتی بخوای به تغییراتت عمل کنی!
انقدر این کار رو تکرار میکنه که دیگه فکر میکنی من برای این کار ساخته نشدم ؛ فکر میکنی که باید قبول کنی این مسیر من نیست و مجبورم قبول کنم که مثل آدمای دیگه باید زندگی ساده و معمولی خودم رو داشته باشم!
فکر میکنی که از همه عقب موندی ، این همه تلاش و مطالعه و یادگیری و متفاوت عمل کردن ، هیچ ثمره ای نداشته.
واقعیت هم میگی اما بنظرم این تفکر از این دو حالت جدا نیست:
1. با این ذهنیت قانع میشی و تصمیم میگری که رؤیا ها و آرزو ها و اقدام متفاوت رو از سرت بیرون کنی و مثل بقیه یه زندگی معمولی داشته باشی !
با این اقدام قطعا همه تلاش های قبلیت میسوزه و از بین میره
2. با این ذهنیت که من واقعا کم کاری کردم ، یه نگاه به پروژه های فریلنسری میندازی و متوجه میشی خیلی از راه رو رفتی ببین چقدر پیشنهاد های بزرگ قابل دسترسی هست و با یه تلاش دیگه میشه به اون توانایی رسید که پروژه های علمی رو انجام بدی.
نمیدونم شمایی که داری متن رو مطالعه میکنی چقدر با فریلنسری آشنایی داری اما اگر کوچیک ترین شناخت رو داشته باشی دو تا سایت معروف هستن در این حوزه یکی پونیشا و یکی هم کارلنسر که فعال ترینشون همون پونیشا هست ، دقت کن داخل پروژه ها و ببین ، از همه نوع طیف پروژه قابل دسترسی هست : ساده تا پیچیده
من که چک کردم دیدم بیشترین پیشنهاد ها برای یه پروژه 20 نفر بوده در صورتی که پروژه های گرافیکی و برنامه نویسی سایت اکثرا از صد ها عبور کرده ، و این رو به عنوان یک نقطه قوت ببینن ، تو هم یکی از این بیست نفر بین چند میلیون آدمی هستی که میتونه این پروژه رو انجام بده.
متوجه میشی که چقدر آدمایی بودن که ذهنیت اول رو انتخاب کردن و الان خیلی برای افراد مورد دوم خوب شده و دارن یه زندگی متفاوت و مفید رو تجربه میکنن.
سعی میکنم هر بار این مسیر رو تحلیل کنم تا یک وقت به جاده خاکی نزنم..
خلاصه کلام : برنامه امروزم رو خواستم یه گزارش بنویسم و برم؛
بعد از چندین روز برنامه ریزی برای ورود به حوزه طراحی مدار بلخره یه قدم کوچک برداشتم و اولین پروژه ی آلتیوم دیزاینر البته ساده رو طراحی کردم ، یه محدود کننده ولتاژ که با یه رگولاتور 7805 یه دوازده ولتی رو به پنج ولت تبدیل کردم و در انتها هم دو تا خازن (سرامیکی و الکترولیتی) برای حذف رپل و نویز قرار دادم و در ابتدا هم یه خازن سرامیکی با یه مقاومت یک اهم برای ورودی و یک ترانزیستور پی ای پی هم از ورودی به خروجی متصل کردم که جریان رو به خروجی منتقل کنه. بعد از اینکه شماتیک رو طراحی کردم رفتم پی سی بی هم ساختم و نمونه سه بعدی هم دیدیم و لذت بردیم :))))
میدونم خیلی مدار ساده ای بود ولی حس کردم لازمه بلخره به یه نحوی طراحی مدار رو به عنوان یک کار انجام شده داخل برنامم بنویسم تا بتونم این تغییر رو ایجاد کنم.
موفق باشید.