یه آدم معمولی

ولی داره تمام تلاشش رو میکنه که معمولی نباشه

رقابت ذهن و جسم

اگر خطری یکی از عزیزان یک فرد را تهدید کند، آن فرد حاضر است از خود بگذرد و فداکاری کند تا عزیزش در امان بماند.

مثلاً فرزندی که در حال سقوط از ارتفاعی بلند است؛ پدر حاضر است موقعیت خودش را به خطر بیندازد تا فرزند عزیزش جان سالم به در ببرد.

هدف از بیان این مثال، اشاره به شخصی‌ست که اکنون در حال تلاش برای بهره‌بردن از آخرین فرصت خود است تا از این باتلاق نجات پیدا کند.

ادامه مطلب...
۱۸ مهر ۰۴ ، ۱۱:۲۴ ۰ نظر
Admin

تو در خواب غفلت و رقبات هر روز قوی تر

وقتی به خودم میام و میفهمم که در همه ابعاد زندگی در خواب غفلت غرق شده ام...

در زمینه ورزش و توان جسمی / در زمینه قدرت تکلم / درزمینه اطلاعات عمومی / در زمینه هنر / در زمینه مالی / در زمینهاخلاقی / در زمینه شخصیتی / و از همه مهمتر در زمینه تحصیلی

خطاب به خودم :

اگر بنا داری که قوی ترین دانشگاه ایران قبول بشی ، خودت هم میدونی باید با افرادی رقابت کنی که روز و شبشون در حال مطالعه هستند ، و تماما غرق در این وادی...

نمونش همون گروه رفع اشکال مدار های الکتریکی ، این آموزشگاه که چندان هم شاخص نیست فقط 100 نفر عضو گروه هستند و کند ترینشون حداقل سه چهار برابر تو جلوتره!

مگه دانشگاه برتر قراره چند نفر بپذیره؟ نهایت نهایتش 20 نفر با وجود 10 هزار نفر داوطلب کنکور خودت هم میدونی که پیایان خوشی نخواهد بود!

ولی تفاوت اینجاست که میخوای از در حالت توربو قرار بگیری یا هنوز میخوای در خواب باشی؟؟؟

خودت هم میدونی که اگر پاش بیوفته به گرد پات هم نمیرسن...

ولی دیگه هر آدمی یه ضرفیتی داره اگر واقعا قصد کردی بهترین دانشگاه رو برای یک بار هم شده بدستش بیاری و خودت رو به خودت ثابت کنی ، الان وقتشه ، فقط و فقط الان ...

یلا پاشو شروع کن که داره فرصت تموم میشه ، پاشو حالت توربو رو فعال کن !!! یاحیدر کرار

۱۵ مرداد ۰۴ ، ۱۹:۳۷ ۰ نظر
Admin

هفته اول انقلاب

صدا مبهم شنیده می شد «بلند شو! ... » چند مرتبه این صدا تکرار میشود تا کم کم هوشیاری به من بازمیگردد ، «بلند شو! الان نمازت قضا میشه!»؛

ساعت خواب کاملی نداشتم و و خیلی سخت بود که از روی رخت خواب گرم و نرم بلند شوم و برای وضو گرفتن مسیر روشویی را پیدا کنم!

به هر حالتی شده نماز را خواندم و مجدد به رخت خواب برگشتم...

اصلا شبیه به اولین هفته انقلاب درونی نبود!

ولی یک اشتباه خوب باعث شد که

ادامه مطلب...
۲۹ تیر ۰۴ ، ۱۰:۱۷ ۰ نظر
Admin

انقلاب درونی

تقریباً تمام نوشته‌های این وبلاگ با محوریت خودسازی نوشته شده‌اند. گاهی که به آن‌ها نگاه می‌کنم، احساس می‌کنم شاید این‌طور به نظر برسد که نویسنده‌اش فردی منسجم و متفکر است — یا برعکس، کسی‌ست که صرفاً تلاش می‌کند شبیه روشنفکرها بنویسد!

واقعیت این است که بیشتر این مطالب حاصل لحظاتی خاص از زندگی‌ام هستند؛ لحظاتی که تحت‌تأثیر شرایط درونی یا بیرونی، نیازی در من شکل گرفته برای نوشتن و بیرون ریختن افکارم. البته نمی‌گویم این نوشته‌ها ارزش محتوایی بالایی دارند؛ شاید حتی خیلی ابتدایی به نظر برسند. اما چیزی که مهم است، این است که هیچ تلاشی برای ظاهرسازی در آن‌ها نکرده‌ام.

این وبلاگ ناشناس است. هیچ نام و نشانی از من در آن نیست. بازدیدکننده‌ای اگر هست، اتفاقی از اینجا رد شده است. اما با همه این‌ها، برای من، نوشتن شکلی از خودشناسی است. کمکم می‌کند افکار پراکنده‌ام را سر و سامان دهم و کمی عمیق‌تر به آن‌ها فکر کنم.

ادامه مطلب...
۲۷ تیر ۰۴ ، ۱۹:۳۷ ۱ نظر
Admin